هفته 34 و سفر بابایی و عکاسی
سلام فرشته کوچولوی من عسل شیرینم قربونت برم مامااااااااان جوووووووووووونم فدات بشم نمیدونی این روزا چقدر سریع داری بزرگ میشی دیگه دل مامان داره میترکه شبا بندرت میتونم راحت بخوابم آخه تو خیلی شیطونی خیلی دوست داری زودی از دل مامان بپری بیرون و ببینی دنیا چه خبره آخه شیطونک خانم مامان فکر کردی اینجا کجاست؟عزیزم دلم قنج میره که بغلت کنم بچلونمت ببوسمت لباساتو تنت کنم موهاتو شونه کنم حمومت کنم قربون شکل ماهت برم. البته فقط من بیقرار دیدنت نیستم بابایی مامان جونا وخاله ها همه و همه منتظرتن بیشتر حرفامون راجع به توئه گلم. خاله سمیرا این دفعه که اومده برات یه عروسک خیلی بامزه آورده همون مورچهه اگه بدونی شایان لباساتو میدید چه ذوقی میکرد ماما...
نویسنده :
سمیه
11:34