ترنجترنج، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 21 روز سن داره

دختر عزیزم

هفته 34 و سفر بابایی و عکاسی

سلام فرشته کوچولوی من عسل شیرینم قربونت برم مامااااااااان جوووووووووووونم فدات بشم نمیدونی این روزا چقدر سریع داری بزرگ میشی دیگه دل مامان داره میترکه شبا بندرت میتونم راحت بخوابم آخه تو خیلی شیطونی خیلی دوست داری زودی از دل مامان بپری بیرون و ببینی دنیا چه خبره آخه شیطونک خانم مامان فکر کردی اینجا کجاست؟عزیزم دلم قنج میره که بغلت کنم بچلونمت ببوسمت لباساتو تنت کنم موهاتو شونه کنم حمومت کنم قربون شکل ماهت برم. البته فقط من بیقرار دیدنت نیستم بابایی مامان جونا وخاله ها همه و همه منتظرتن بیشتر حرفامون راجع به توئه گلم. خاله سمیرا این دفعه که اومده برات یه عروسک خیلی بامزه آورده همون مورچهه اگه بدونی شایان لباساتو میدید چه ذوقی میکرد ماما...
26 بهمن 1390

هفته 32 خدا بخیر کنه تولد بابا

سلام سلام به دختر قشنگم حالت چطوره مامانی میدونم که خیلی خوبی خدا رو شکر عزیز مامان عشق من فدای اون دست و و پاهات فدای اون کله مبارکت و قربون اون سک سکه کردن بامزت بشم مامان میدونم که دیگه حسابی جات تنگ شده و خیلی سختته ولی مامان تو باید حسابی تپلی شی اول بعد بیای بغل مامان پس یکم دیگه به خاطر مامانی صبر کن.بوس   چقدر خودتو واسه مامان و بابا لوس میکنی میدونی نازت خریدار داره اونوقت حسابی واسمون ناز میکنی بابا که دم به ساعت دستش رو دل مامانیه و هی باهات حرف میزنه و میبوستت مامانم که دیگه نگو لبخند از لبش محو نمیشه چون همش داره ازت چپ و راست میخوره امروز تولد باباییه دخترم میدونم که عاشق بابایی هستی و خیلی دوستش داری میدونی باید...
9 بهمن 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دختر عزیزم می باشد